10 octobre 2021
شعر و آهنگ احمد ظاهرعاشق عاشق شده ام گناهم این است
عاشق شده ام گناهم اين است
درد دل بي پناهم اين است
صف بسته هميشه گرد من غم
من شاه غمم سپاهم اين است
جز درد نرويد از گل من
من باغ غمم گياهم اين است
جوشه سر و خون ز دل زند موج
من بحر غمم رفاهم اين است
سنگ از نفسم چو يخ شود آب
در سينه تفته آهم اين است
شد موي سرم به رنگ کافور
پايان شب سياهم اين است
با مرگ هميشه مي ستيزم
در زنده دلي گواهم اين است
بارد ز ره وفا اگر تير
وا پس نروم که راهم اين است
لاهوتی
Publicité
Commentaires