26 juillet 2021
کلاه آرای تسلیمم نمیزیبد غرور از من سر افتاده با نقش کف پا گفتگو دارد بیدل
پر افشانده ام با اوج عنقا گفتگو دارد غبار رفته از خود با ثریا گفتگو دارد زبان سبزه زان خط دل افزا گفتگو دارد دهان غنچه زان لعل شکرخا گفتگو دارد در آن محفل که حیرت ترجمان راز دل باشد خموشی دارد اظهاری که گویا گفتگو دارد ندارد کوتهی در هیچ حال افسانهٔ عاشق...