استاد سرآهنگ - شعر آهنگ چون جان خراباتم Chanson et intervieuw de Ustad Sarahang le maître de la chanson classique d'Afghanistan
گه عرش و گهى کرسى، گه نفى و گه اثباتم
گه مسجد و گه دیرم، گه کعبه و میقاتم
خلّص شنو اى عارف، از رمز مقالاتم
«بى جان شدهام صد ره، تا جان خراباتم
چون جان خراباتم، جانان خراباتم»
چون گشت تعینها، پرده به رخ حضرت
جستم ز همه اکوان، اندر تتق عزّت
بر بسته تمامى رخت، از مدرسۀ کثرت
«این خرقۀ هستى را در میکدۀ وحدت
صد بار گرو کردم، عریان خراباتم»
از قربت اَحدّیت، در ملک اضافاتم
منزل چو هزار و یک چل گشته مقاماتم
زاهد! به خدا رو رو، ضایع مکن اوقاتم
«من آینۀ ذاتم، خورشید سماواتم
من بحر کراماتم، من کان خراباتم»
شد طور تجلّى گرم، دل گشت ز هستى پاک
از آتش قرب خود، بگداخت همه خاشاک
نى پیک امین اینجا، نى رفرف چالاک
«بى واسطۀ املاک، در لوح دل لولاک
نازل شدهام امشب، قرآن خراباتم»
در زهد ریایى نیست عشاق ورا مطلب
خورشیدصفت قلبم افتاده به تاب و تب
معشوق و مى و ساقى، این است مرا مشرب
«در خانقهام صوفى، رو رو مَطَلب کامشب
با یار خراباتى مهمان خراباتم»
اندر ره عشق حق، نى ملّت و نى آئین
چون کفر حقیقى شد، پا تا سر من مشکین
گنجیده چو انوارش، اندر دل این مسکین
«اى ساقى جان برخیز، اى شمع خرد بنشین
وى مطرب دل بر گو، سلطان خراباتم»
آیات الهى درج، در پردۀ تضمینم
خورشید سماواتى، «مستانشه» حقبینم
پرسید چه اى یاران، از ملّت و آئینم
«شمسالحق والدینم، با عزّت و تمکینم
خود را همه او بینم، عریان خراباتم»
چون جان خراباتم، جانان خراباتم غزلی از مستانشاه کابلی رح باصدای مرحوم استاد سرآهنگ گه عرش و گهى کرسى، گه نفى و گه اثباتم گه مسجد و گه دیرم، گه کعبه و میقاتم خلّص شنو اى عارف، از رمز مقالاتم بى جان شدهام صد ره، تا جان خراباتم چون جان خراباتم، جانان خراباتم