3 mai 2015
گریه بدم خنده شدم
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد ومن دولت پاینده شدم
دیده ی سیرست مرا جان دلیر است مرا
زهره ی شیراست مرا زهره یتابنده شدم
گفت که دیوانه نه ای لایق این خانه نه ای
رفتم ودیوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نه ای رو که ازاین دست نه ای
رفتم وسرمست شدم وزگرب آگنده شدم
گفت که تو کشته نه ای وزطرب آغشته نه ای
پیش رخ زنده کنش کشته وافکنده شدم
گفت که توزیرککی مست خیالی وشکی
گول شدم هول شدم وزهمه برکنده شدم
گفت که تو شمع شدی قبله ی این جمع شدی
جمع نیم شمع نیم دود پراکنده شدم
Publicité
Commentaires