Canalblog
Editer l'article Suivre ce blog Administration + Créer mon blog
Publicité
AFGHANISTAN FRANCE : CULTURE, ACTUALITE افغانستان-فرانسه : فرهنگی و اطلاعاتی
Archives
AFGHANISTAN FRANCE : CULTURE, ACTUALITE افغانستان-فرانسه : فرهنگی و اطلاعاتی
Derniers commentaires
13 juillet 2009

داکتر امیر محمد اثیر Amir Mohamad ASSIR

Amir_Mohamad_ASSIR_jeunesse

 

داکتر امیر محمد اثیر

Amir Mohamad ASSIR

 

Amir Mohamad ASSIR médecin et homme de lettres afghan né à Ghazni (ville d'Afghanistan) en 1915. Pendant son enfance a étudié la théologie. Son père l'a envoyé à Kaboul chez son ami Sardar Azim Khan (son futur beau père) pour qu'il continue ses études, qui n'était pas possible à l'époque à Gazhni.

En 1925 il entra au lycée Habibia de Kaboul.

Puis quelques années plus tard il épousa Rabeha une poétesse la fille de  Sardar Azim Khan dont il était amoureux jusu'à la fin de sa vie.

Après la chute du roi Amanullah Khan et le début du règne d'Amanullah surnommé Batché Saqao (fils de porteur d'eau) il se réfugia en Inde avec son épouse. Pendant son exile en Inde son fidèle épouse mourra à l'âge de 24 ans qui l'a profondément marqué jusqu'à la fin de sa vie.

En 1930 il retourna seul à Kaboul, puis quelques années plus tard il commença à étudier la médecine à la faculté de médecine de Kaboul. Il a obtenu son diplôme de docteur en médecine en 1940,

Il a travaillé comme médecin à l'hôpital Ali Abad de Kaboul jusqu'à 1959 et à cette même année il retourna à sa ville natale Ghazni pour se représenter à l'élection de la Mairie de cette ville qu'il remporta. Durant son mandat de Maire de ghazni il fréquentait les poètes et les autres intellectuels de cette ville.

Amir Mohamad ASSIR avait étudié les oeuvres des grand poètes comme Ferdaoussi, Sanaî et Bedel. Il a écrit plusieurs livres (5 livres) sur les oeuvres poètiques et philosophique de bedel. Il est connu comme l'un des meilleurs connaisseur de Bedel.

Il a quitté ce monde en décembre 1989 à Kaboul et il repose en paix à la cimétière Kolé âb Tchakan de Kaboul.

 

داکتر امیر محمد اثیر

Docteur Amir Mohamad ASSIR

داکتر امیر محمد " اثیر" بزرگمرد اندیشه و ادبیات، عمر پر بهای خویش را در مکتب ابوالمعانی بیدل صرف نمود. پژوهش های در زمینه اندیشه های صوفیانه این عارف گرانمایه نمود و شاهکار های بی بدیل در مورد بجا گذاشته است.

داکتر اثیر فرزند حاجی میرعلی غزنوی در سال 1294 خرشیدی در محله مسجد کاردگری شهر قدیم غزنی دیده به جهان گشود. وی در کودکی دارای هوش و ذکاوت سرشار بود و به آموختن علوم دینی پرداخت . پدر اثیر با خانواده بنام سردار محمد عظیم خان دوستی داشت . انان که این کودک را از نزدیک دیده بودند از وی تقاضا نمود ند او را به ایشان بسپارد تا اورا در کابل تحت تعلیم و تربیه بیشتر قرار بدهد . این تقاضا را پدر داکتر اثیر قبول کرد. وی به سن شش ساله بود که با دوست پدر خود عازم کابل گردید. تحت تربیه خردمندانه خانواده محمد عظیم خان قرار گرفت و از تحصیل آن لحظه از سعی و کوشش دریغ نمی ورزید ند. همان بود در سال 1304 خرشیدی در مکتب حبیبیه داخل درس گردید .

 

 مرحوم داکتر اثیر با علامه اقبال لاهوری دوستی و اشنایی داشت وبارها به صحبت ان دانشمند در لاهور رسیده بود. مرحوم داکتر امیر محمد اثیر به دوره جوانی با رابعه دختر سردار محمد عظیم خان که یک دختر دانشمند و ادیب بود ازدواج نمود. اخلاق وشخصیت رابعه در اعماق قلب اش نفود کرد.

 بعد از انکه حکومت غازی امان الله خان سقوط کرد، داکتر اثیر با خانم خود رابعه به هندوستان پناهنده گردید . چند وقتی را در دهلی اقامت گزید تا اینکه در ایام آواره گی او رابعه خانم با وفایش در هندوستان در جوانی وفات کرد و در کراچی بخاک سپرده شد. این واقعه غمناک بالای روان داکتر اثیر تاثیرناگواری نموده روح این دانشمند را جریحه دار ساخت و تا زنده بود رابعه را فراموش نمیکرد. خاطرات خود راهمیشه ا زان شاعره گمنام بازگو میکرد .

داکتر امیر محمد اثیر در سال 1309 خرشیدی از هندوستان به تنهایی به کابل بازگشت نمود و تحصیلات خویش را در دانشکده طب کابل ادامه داد و در سال 1319 خرشیدی از دانشگاه کابل فارغ و به صفت داکتر در شفاخانه علی آباد مقرر گردید. مدتی به رشته داکتری ادامه داده و بعدا" در سال 1338 خرشیدی وارد شهر باستانی غزنی گردید. خود را به ریاست شاروالی غزنی کاندید نمود و به صفت ریس بلدیه غزنی انتخاب گردید. درین وظیفه داکتر اثیر با تعداد شعراو دانشمندان و فرهنگیان شهیر غزنی ارتباط داشت .

 

مرحوم داکتر اثیر در ادبیات کلاسیک افغانستان از قبیل شهنامه فردوسی ، مثنوی معنوی ، حدیقه سنایی غزنوی ، تاریخ بیهقی و اثار ابوالمعانی بیدل دست توانا داشت. بر علاوه رشته طب در شعرو ادب به خصوص تصوف و عرفان مطالعات همه جانبه داشت و علایق بی پایان به آثار بیدل داشت. وی ازجمله بزرگترین بیدل شناسان افغانستان بشمار میرفت. در فلسفه و اندیشه های عرفانی و آثار ابوالمعانی بیدل به اندازه پژوهش داشت که اثر طور معرفت بیدل را بطور بیسابقه بازنگری نموده که یکی از آثار ارزنده این دانشمند بزرگ است. بقول استاد اثیر شرح طور معرفت در 900 صفحه ترتیب داده ولی صرف به یک بخش ان در چهار صدوچند صفحه از طرف وزارت اطلاعات و کلتور آن وقت اجازه چاپ داده شد .

داکتر امیر محمد اثیر شاعر ، نویسنده ،محقق و طبیب علاوه بر آنکه بر کلام ابوالمعانی بیدل عمیقا دسترسی د اشت، در آثار شعرای دیگرنیزاحاطه کامل داشت. گذشته از شرح طور معرفت بیدل ، سوره مبارک اخلاص را تفسیر نموده و اثر دیگر بنام عرفان در عقاید بیدل و کتاب دیگر آن اندیشه های بشر دوستانه بیدل ، جهان بینی بیدل، رساله با شرح ابیات بیدل نگاشته و چهار مثنوی از وی با قیمانده که بزرگترین آن ماده و قوه است . داکتر امیر محمد اثیر در دوران بازنشستگی سال 1352 از وظیفه متقاعد گردیده و در شهر غزنی معاینه خانه شخصی تاسیس نمود و به در مان بیماران پرداخت. وی درین دوره به نوشتن مقالات تحقیقی پرداخت وبا تعداد شعرای آن وقت از قبیل استاد شیرین غزنوی، فضلی غزنوی ، مولانا باقی ، نیاز محمد " خوشه" و غیره شعرا و نویسندگان شهر غزنی روابط قلمی داشت .

 

 در سال 1356 خرشیدی سیمنار بین المللی حضرت حکیم سنایی به اشتراک دانشمندان داخلی و خارجی همایش یافت و داکتر امیر محمد اثیر از جمله اعضای این سیمینار بوده و در اشتراک دانشمندان در شهر غزنی سمت میزبانی مهمانان این سیمینار را داشت.

 

 داکتر اثیر درماه جدی سال 1368 خورشیدی در شهر کابل و فات کرد و در مراسم خاک سپاری اش تعداد زیاد دانشمندان مقیم کابل اشتراک و در مورد زندگینامه آن مقاله بو سیله عبدالباقی " هیله من" غزنوی به خوانش گرفته شد. این شخصیت فرهنگی در "قول ابچکان" کابل بخاک سپرده شد . به خاطر بزرگداشت دانشمند محترم داکتر محمد اثیر در سال 1369 خرشیدی به ابتکار اعضای انجمن فرهنگی حکیم سنایی غزنوی ولایت غزنی و ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت و اشتراک فرهنگیان ، علما ، و دوستان مرحوم داکتر امیر محمد اثیر در صالون کتابخانه ابوریحان بیرونی ( کتابخانه عامه غزنی ) مجلسی تدویر و در آن تعدادی از نویسندگان و شعرا مقالات خویش را به مناسبت سالروز وفات اوبه خوانش گرفتند.

 

مرحوم اثیر عمر خود را صرف تحقیق در کلام بیدل و پژوهش های ادبی نموده و ازجمله بیدل شناسان بزرگ کشورما بشمار میرود و جایگاه خاص در ادبیات دری دارد

  نمونه کلام این شاعر:

 

این خیالم برده از جاه روز و شب

 

زاده زردشتی ، زموســـــــــــــــــی ای عجب

 

کافری چون زاده از آن پاکــــزاد

 

کفر را ایمان چرا این مـــــــــــــــــــــژده داد

 

آتش اما شعله سینا بــــــــدســت

 

خواهد ایمان شـــــــــــد از آن آتش پــــرست

 

از جنون هنگامه زاشد هوش من

 

باز گویا شد لب خامـــــــــــــــــــوش مــــــن

 

سکری در کار دارد شیر من

 

رهبری میخواهد عقل پیر من

Publicité
Commentaires
Publicité
Albums Photos
AFGHANISTAN FRANCE : CULTURE, ACTUALITE افغانستان-فرانسه : فرهنگی و اطلاعاتی
Publicité