10 décembre 2018
از انتقام سوخته جانان حذر کنید آتش قیامت از نم اشک کباب دید بیدل
دل تا نظر گشود به خویش آفتاب دید
آیینهٔ خیال که ما را به خواب دید
صد پرده پردهدارتر از رمز غیب بود
آن بی نقابیای که تو را بینقاب دید
فطرت به هرچه وارسد آیینهٔ خود است
گوهر ز موج بحر همان یک سراب دید
حرف تعین من وما آنقدرنبود
عالم به چشم صفر رقوم حساب دید
در درسگاه عشق دلایل جهالت است
طبعی بهم رسان که نباید کتاب دید
اشک سر مژه به تامل رسیدهایم
خود را ندید کس که نه پا در رکاب دید
فرصتکجاست تا سوی هم چشم واکنیم
نتوان ز انسفعال به روی حباب دید
عبرت نگاه دور خیالیم زیر چرخ
باید همین به شیشهٔ ساعت شراب دید
از انتقام سوخته جانان حذر کنید
آتش قیامت از نم اشک کباب دید
بودم ز بسکه منفعل دعوی وفا
گفتم به حال من نظری کن در آب دید
برق جنون دمی که زد آتش به صفحهام
بیدل به یک جهان نقطم انتخاب دید
Publicité
Commentaires